درخت مراد – صیاد و پادشاه
یک گاز از کتاب درخت مراد: شب به نیمه رسیده بود اما انگار آن شب کسی تصمیم نداشت به خانهاش برود. ماجرای مرد جوان و درختمراد دهان به دهان در شهر میپیچید و هر لحظه بر تعداد افرادی که به طرف درخت میرفتند، افزوده میشد. حالا...
یک گاز از کتاب صیاد و پادشاه: مرد فقیر نمیدانست چه کار کند. آخر این تور ماهیگیری فرسوده به چه دردش میخورد. از طرفی دلش نمیآمد دست رد به سینه پیرمردی بزند که چندان از عمرش باقی نمانده بود. کمی با خود فکر کرد و ...
دزد دانه ها
دوست نادان
راز درخت بلوط – شیری که نمیخواست سلطان باشد
یک گاز از کتاب راز درخت بلوط: در داستان خرگوش و شیر خواندید که خرگوش چگونه با هوش و ذکاوت خود توانست از دست شیر زورگو دوستانش را نجات دهد و حالا در ماجرایی تازه باید مشکل جدیدی را که در جنگل اتفاق افتاده حل کند. رازی که در اعماق جنگل بلوط نهفته شده است و کسی جرات رفتن به آنجا را ندارد.
یک گاز از کتاب شیری که نمیخواست سلطان باشد: شیر جوان نمیدانست باید چهکار کند. او نه میتوانست بگذارد مادرش با آن شیر بدجنس بجنگد و نه خودش جرأت این کار را داشت اما...
راز شهر سایهها
روباه باغبان
روبی و اولین روز مدرسه
رویای درختها – راز سنگ جادویی
یک گاز از کتاب رویای درختها: سه درخت بالای تپه در حسرت رسیدن به آرزوهایشان روزها و شبها را پشت سر می گذاشتند تا این که یک روز صدای تبر گوش جنگل را پر کرد...
یک گاز از کتاب راز سنگ جادویی: آرین همیشه فکر میکرد که فرزند پادشاهی است که در کودکی در بیابان گم شده و از بخت بد، بادهای سرنوشت او را به خانوادهای روستایی رسانده و حالا او باید به دنبال پدر و مادر واقعیاش بگردد و تنها راه او پیدا کردن سنگ افسانهای است به نام کوییرین.
ساکت خوابم میاد
سلطان جدید جنگل – دنیای زنده
شغال هفترنگ
شکار بزرگ – زاغ و مار
یک گاز از کتاب شکار بزرگ: در داستان قبل خواندید خرگوش با زیرکی کاری کرد که شیر به درون چاه افتاد و حالا روباه و شغال دیگر دوستی ندارند تا برایشان شکار کند. روباه و شغال باید برای شکم گرسنهی خودشان فکری کنند، اما چه فکری؟
یک گاز از کتاب زاغ و مار: زاغ بیچاره این بار هم چارهای جز گریه کردن و غصه خوردن نداشت. او که زورش به مار نمیرسید. همین طور که داشت گریه میکرد خانم مرغه را دید که...