انگشتر آرزو – چشم گرگ
یک گاز از کتاب انگشتر آرزو: کشاورز فقیر به دنبال راهی که پیرزن گفته بود رفت و حالا صاحب انگشتری جادویی شده که فقط میتواند یک بار آرزوی او را برآورده کند، اما کشاورز چطور میتواند از بین تمام آرزوهایش یکی را انتخاب کند؟! پس تصمیم میگیرد...
یک گاز از کتاب چشم گرگ: این داستان یکی از 50 داستان جهانی است که هر نوجوانی باید آن را بخواند. در قسمت اول این داستان که توسط همین انتشارات چاپ شده خواندید که پسر توانست به خاطرات گرگ آبی دست پیدا کند و حالا نوبت گرگ آبی است که وارد دنیای کودکی پسر شود. گرگ همین طور به چشمهای پسر خیره شده بود تا ...
چشم گرگ – سنگ تراش
یک گاز از کتاب چشم گرگ: گرگ آبی در هر رفت و برگشت فقط یک بار پسر را میدید. او سالها پیش در نبرد با آدمها یک چشمش را از دست داده بود و حالا بچهی یکی از همان آدمها جلوی ایستاده بود و به او خیره شده بود. گرگ با نفرل به پسرک لجباز نگاه میکرد. میخواست بپرد روی سینهی پسر اما...
یک گاز از کتاب سنگ تراش: کوهستان را مثل کف دست میشناخت و بهتر از هر کسی میدانست هر سنگی به درد چه کاری میخورد. با اولین ضربهی تیشه مرد سنگ تراش بر سنگ، طلسم خواب کوهستان شکست. این سنگ قرار بود...
چوب درخت به – شاهزادهی آهنگر
یک گاز از کتاب چوب درخت به: در داستان اول ماجرای شاهزادهای را میخوانید که با شیطنتهایش معلم مکتبخانه را به ستوه آورده است تا جایی که پدرش مجبور میشود برای او تنبیه سختی در نظر بگیرد. سالها بعد که شاهزاده بر تخت پادشاهی مینشیند ورق برمیگردد و حالا نوبت شاهزاده است که...
یک گاز از کتاب شاهزادهی آهنگر: شاهزاده که از حکمرانی پدرش ناراضی است تصمیم میگیرد شهر و دیارش را رها کند و به همراه دوستانش به سرزمینی دیگر برود، اما در بین راه کشتی آنها گرفتار طوفان میشود و...
درخت سحر آمیز – شاهزادهی خوشبخت
یک گاز از کتاب درخت سحر آمیز: میوهفروشی دورهگرد در آرزوی ثروتمند شدن پا به شهری جدید میگذارد، اما در همان ساعتهای اولیه متوجه میشود اینجا شهری نیست که او را به آرزویش برساند اما...
یک گاز از کتاب شاهزادهی خوشبخت: پرستوی مهاجر که از دوستانش عقب افتاده بود در میانهی سفرش برای استراحت ماموریتی جدید پیدا میکند. او باید بماند برای به حقیقت رساندن آرزوهای شاهزادهی خوشبختی که حالا به مجسمهای طلایی تبدیل شده است. اما این ماموریت چیست و به چه قیمتی تمام خواهد شد را میتوانید در این اثر زیبا و پر طرفدار جهان بخوانید.
درخت مراد – صیاد و پادشاه
یک گاز از کتاب درخت مراد: شب به نیمه رسیده بود اما انگار آن شب کسی تصمیم نداشت به خانهاش برود. ماجرای مرد جوان و درختمراد دهان به دهان در شهر میپیچید و هر لحظه بر تعداد افرادی که به طرف درخت میرفتند، افزوده میشد. حالا...
یک گاز از کتاب صیاد و پادشاه: مرد فقیر نمیدانست چه کار کند. آخر این تور ماهیگیری فرسوده به چه دردش میخورد. از طرفی دلش نمیآمد دست رد به سینه پیرمردی بزند که چندان از عمرش باقی نمانده بود. کمی با خود فکر کرد و ...
رویای درختها – راز سنگ جادویی
یک گاز از کتاب رویای درختها: سه درخت بالای تپه در حسرت رسیدن به آرزوهایشان روزها و شبها را پشت سر می گذاشتند تا این که یک روز صدای تبر گوش جنگل را پر کرد...
یک گاز از کتاب راز سنگ جادویی: آرین همیشه فکر میکرد که فرزند پادشاهی است که در کودکی در بیابان گم شده و از بخت بد، بادهای سرنوشت او را به خانوادهای روستایی رسانده و حالا او باید به دنبال پدر و مادر واقعیاش بگردد و تنها راه او پیدا کردن سنگ افسانهای است به نام کوییرین.
قاضی عادل – چتر آفتابگیر
یک گاز از کتاب قاضی عادل: پادشاه الجزایر که گمان میکند در آن سرزمین کسی عادلتر از او نیست برای ملاقات با قاضی عادلی که به شهرت زیادی دست پیدا کرده، لباس بازرگانان را به تن میکند و راهی سفر میشود تا نحوه قضاوت او را ببیند اما در راه...
یک گاز از کتاب چتر آفتابگیر: آگاتا حتی از دیدن تصویر خودش در حوض قصر فراری بود. آری او تنها بود؛ تنهاتر از کلاغ سیاهی که هر روز صبح روی درخت سرو بلند باغ مینشست. اما عصر یک روز گرم تابستان اتفاق عجیبی مسیر زندگی او را تغییر داد و او تبدیل شد به ...
گلدان خالی – ترس
یک گاز از کتاب گلدان خالی: این داستان از داستانهای فولکلور آسیای شرقی است و یکی از متن های اصلی در آزمون بین المللی پرلز 2006 بود. این داستان دربارهی پادشاهی است که فرزندی ندارد و به دنبال راهی است تا جانشینی عادل برای سرزمیناش پیدا کند. پادشاه هر چه میاندیشد فکری به ذهنش نمیرسد تا این که روزی...
یک گاز از کتاب ترس: در داستان ترس که قصهای از کشور انگلستان است، شما داستانی را میخوانید که کودکی 12 ساله برایتان نوشته است. در این قصهی بسیار هیجانانگیز شما همراه او به دنیایی جادویی سفر خواهید کرد تا ...
مردی از دنیای دیگر – بابای امانتی
یک گاز از کتاب مردی از دنیای دیگر: زن با نگرانی نگاهی به اطراف انداخت. خبری از همسرش نبود. از جا برخاست و پرسید: «از کجا می آیی جوان؟! » مرد جوان کمی جلوتر آمد و آهسته طوری که حتی باد هم نشنود، نجوا کرد:«از آن دنیا!»
یک گاز از کتاب بابای امانتی: داستان دوم از این کتاب ماجرای پسرکی است که از رفتارهای پدرش خسته شده و دلش یک بابای تازه میخواهد. به همین خاطر با راهنمایی همکلاسیاش به کتابخانهی پدرها میرود تا بابای دلخواه اش را به امانت بگیرد، اما...
ویلیام تل – سرزمین جاوید
یک گاز از کتاب ویلیام تل: سرما به يک باره به تمام استخوانهای ويليام نفوذ کرد و او مانند مجسمه ای يخی خشک شد. ويليام میدانست فاصله بین مرگ و زندگی پسرش به اندازه سر سوزنی تکان دست و یا باد نا موافق است و حالا باید نشانهگيری دقیقی میکرد تا...
یک گاز از کتاب سرزمین جاوید: داستان دوم از این کتاب دربارهی پسرکی است که مادربزرگ پیرش را بسیار دوست دارد. او که هرگز به مرگ مادربزرگ راضی نمیشود به دنبال یافتن سرزمینی است که مرگ در آن جایی ندارد. پس گام در راهی میگذارد که...