ماجرای باغ انگور – موش و بقال
یک گاز از کتاب ماجرای باغ انگور: شغال و روباه گرسنه که در داستان قبل نتوانسته بودند غازها را شکار کنند و حسابی با هم دعوا کرده بودند، حالا با دیدن باغی پر از میوه دوباره با هم متحد میشوند تا راهی برای ورود به باغ انگور پیدا کنند اما ...
یک گاز از کتاب موش و بقال: پیرزن بقال با موشکوچولویی که توی دیوار مغازهاش زندگی میکند، خیلی مهربان است. تا اینکه یک روز سر و کلهی موش بزرگی توی لانهی موشی پیدا میشود و...ماجرای موشی و دمش
ماه پیشانی
مردی از دنیای دیگر – بابای امانتی
یک گاز از کتاب مردی از دنیای دیگر: زن با نگرانی نگاهی به اطراف انداخت. خبری از همسرش نبود. از جا برخاست و پرسید: «از کجا می آیی جوان؟! » مرد جوان کمی جلوتر آمد و آهسته طوری که حتی باد هم نشنود، نجوا کرد:«از آن دنیا!»
یک گاز از کتاب بابای امانتی: داستان دوم از این کتاب ماجرای پسرکی است که از رفتارهای پدرش خسته شده و دلش یک بابای تازه میخواهد. به همین خاطر با راهنمایی همکلاسیاش به کتابخانهی پدرها میرود تا بابای دلخواه اش را به امانت بگیرد، اما...
ویلیام تل – سرزمین جاوید
یک گاز از کتاب ویلیام تل: سرما به يک باره به تمام استخوانهای ويليام نفوذ کرد و او مانند مجسمه ای يخی خشک شد. ويليام میدانست فاصله بین مرگ و زندگی پسرش به اندازه سر سوزنی تکان دست و یا باد نا موافق است و حالا باید نشانهگيری دقیقی میکرد تا...
یک گاز از کتاب سرزمین جاوید: داستان دوم از این کتاب دربارهی پسرکی است که مادربزرگ پیرش را بسیار دوست دارد. او که هرگز به مرگ مادربزرگ راضی نمیشود به دنبال یافتن سرزمینی است که مرگ در آن جایی ندارد. پس گام در راهی میگذارد که...