رویای درختها – راز سنگ جادویی
یک گاز از کتاب رویای درختها: سه درخت بالای تپه در حسرت رسیدن به آرزوهایشان روزها و شبها را پشت سر می گذاشتند تا این که یک روز صدای تبر گوش جنگل را پر کرد...
یک گاز از کتاب راز سنگ جادویی: آرین همیشه فکر میکرد که فرزند پادشاهی است که در کودکی در بیابان گم شده و از بخت بد، بادهای سرنوشت او را به خانوادهای روستایی رسانده و حالا او باید به دنبال پدر و مادر واقعیاش بگردد و تنها راه او پیدا کردن سنگ افسانهای است به نام کوییرین.
سلطان جدید جنگل – دنیای زنده
شکار بزرگ – زاغ و مار
یک گاز از کتاب شکار بزرگ: در داستان قبل خواندید خرگوش با زیرکی کاری کرد که شیر به درون چاه افتاد و حالا روباه و شغال دیگر دوستی ندارند تا برایشان شکار کند. روباه و شغال باید برای شکم گرسنهی خودشان فکری کنند، اما چه فکری؟
یک گاز از کتاب زاغ و مار: زاغ بیچاره این بار هم چارهای جز گریه کردن و غصه خوردن نداشت. او که زورش به مار نمیرسید. همین طور که داشت گریه میکرد خانم مرغه را دید که...
قاضی عادل – چتر آفتابگیر
یک گاز از کتاب قاضی عادل: پادشاه الجزایر که گمان میکند در آن سرزمین کسی عادلتر از او نیست برای ملاقات با قاضی عادلی که به شهرت زیادی دست پیدا کرده، لباس بازرگانان را به تن میکند و راهی سفر میشود تا نحوه قضاوت او را ببیند اما در راه...
یک گاز از کتاب چتر آفتابگیر: آگاتا حتی از دیدن تصویر خودش در حوض قصر فراری بود. آری او تنها بود؛ تنهاتر از کلاغ سیاهی که هر روز صبح روی درخت سرو بلند باغ مینشست. اما عصر یک روز گرم تابستان اتفاق عجیبی مسیر زندگی او را تغییر داد و او تبدیل شد به ...
گلدان خالی – ترس
یک گاز از کتاب گلدان خالی: این داستان از داستانهای فولکلور آسیای شرقی است و یکی از متن های اصلی در آزمون بین المللی پرلز 2006 بود. این داستان دربارهی پادشاهی است که فرزندی ندارد و به دنبال راهی است تا جانشینی عادل برای سرزمیناش پیدا کند. پادشاه هر چه میاندیشد فکری به ذهنش نمیرسد تا این که روزی...
یک گاز از کتاب ترس: در داستان ترس که قصهای از کشور انگلستان است، شما داستانی را میخوانید که کودکی 12 ساله برایتان نوشته است. در این قصهی بسیار هیجانانگیز شما همراه او به دنیایی جادویی سفر خواهید کرد تا ...
ماجرای باغ انگور – موش و بقال
یک گاز از کتاب ماجرای باغ انگور: شغال و روباه گرسنه که در داستان قبل نتوانسته بودند غازها را شکار کنند و حسابی با هم دعوا کرده بودند، حالا با دیدن باغی پر از میوه دوباره با هم متحد میشوند تا راهی برای ورود به باغ انگور پیدا کنند اما ...
یک گاز از کتاب موش و بقال: پیرزن بقال با موشکوچولویی که توی دیوار مغازهاش زندگی میکند، خیلی مهربان است. تا اینکه یک روز سر و کلهی موش بزرگی توی لانهی موشی پیدا میشود و...مردی از دنیای دیگر – بابای امانتی
یک گاز از کتاب مردی از دنیای دیگر: زن با نگرانی نگاهی به اطراف انداخت. خبری از همسرش نبود. از جا برخاست و پرسید: «از کجا می آیی جوان؟! » مرد جوان کمی جلوتر آمد و آهسته طوری که حتی باد هم نشنود، نجوا کرد:«از آن دنیا!»
یک گاز از کتاب بابای امانتی: داستان دوم از این کتاب ماجرای پسرکی است که از رفتارهای پدرش خسته شده و دلش یک بابای تازه میخواهد. به همین خاطر با راهنمایی همکلاسیاش به کتابخانهی پدرها میرود تا بابای دلخواه اش را به امانت بگیرد، اما...
ویلیام تل – سرزمین جاوید
یک گاز از کتاب ویلیام تل: سرما به يک باره به تمام استخوانهای ويليام نفوذ کرد و او مانند مجسمه ای يخی خشک شد. ويليام میدانست فاصله بین مرگ و زندگی پسرش به اندازه سر سوزنی تکان دست و یا باد نا موافق است و حالا باید نشانهگيری دقیقی میکرد تا...
یک گاز از کتاب سرزمین جاوید: داستان دوم از این کتاب دربارهی پسرکی است که مادربزرگ پیرش را بسیار دوست دارد. او که هرگز به مرگ مادربزرگ راضی نمیشود به دنبال یافتن سرزمینی است که مرگ در آن جایی ندارد. پس گام در راهی میگذارد که...